رویکرد سیستم ایمن – تولید کنندگان و مشتریان ایمنی راه
در درس قبل گفتیم که رویکرد سیستمی پیشنهادی آقای هادون به تنهایی جوابگوی واقعیات مرتبط با ایمنی راه نبود. سازمان ها بستر پیاده سازی سیستم بودند. پس سیستم مدیریت ایمنی با رویکرد مدیریت سازمانی تا حدی به کشورها کمک کرد تا عملکرد ایمنی سیستم حمل و نقل بهبود یابد. در اینجا به معرفی رویکرد سیستم ایمن می پردازیم.
با این وجود به نظر می رسید که استفاده از سیستم مدیریت ایمنی به تنهایی، سازمان های متولی ایمنی را دچار روزمرگی می کند. تاکید زیاد بر تعیین اهداف قابل دستیابی میتواند از نوآوری جلوگیری کند، زیرا اهداف درون مرزهایی محدود شدهاند که از لحاظ فنی قابل انجام و از لحاظ سازمانی قابل مدیریت باشند و این باعث کاهش تلاش برای دست یابی به نتیجه بهتر میشود.
سیستم ایمن در اواخر دهه ۹۰ رویکرد جدیدی را به مدیریت ایمنی راه وارد کرد. دو کشور که در زمینهی ایمنی بهترین عملکرد را داشتند، به این نتیجه رسیدند که بهبود ایمنی بر اساس اهداف تعیین شدهی قبلی، نیاز به تفکر مجدد در زمینهی راهکارها و مدیریت سازمانی دارد. استراتژیهای «ایمنی پایدار هلند» و «چشمانداز صفر سوئد» یک هدف را برای ایجاد راههایی که ذاتاً ایمن باشند، تعیین کردند.
همانطور که در درس قبل مطرح شد، در سیستم مدیریت ایمنی راه، ایمنی به عنوان یک محصول است و باید مواد اولیه آن وجود داشته باشد. بدیهی است که تولید کنندگان و مشتریان هر محصول باید مشخص باشند.
برای دست یابی به نتایج بهتر نیاز به رقابت و اهداف چالش برانگیز است. اما رقابت در جایی معنا پیدا می کند که تقاضا برای کالا یا خدمات خاص، قابل توجه باشد. پس تقاضا برای سیستم حمل و نقل جاده ای ایمن باید تحریک شود.
رویکرد سیستم ایمن (Safe System Approach)، این ادعا را دارد که توانسته است محرک های لازم برای دست یابی به اهداف چالش برانگیز را ایجاد کند. به طور مثال سوئد که یکی از کشورهای پیشرو در به کار گیری رویکرد سیستم ایمن است، چشم انداز صفر را که در دهه ۱۹۹۰ تدوین کرده است، این طور بیان می کند:
“اخلاق، مسئولیت، فلسفه ایمنی و ساختن مکانیزمهایی برای تغییر”
“مکانیزم هایی برای تغییر” این طور تعبیر می شود که:
اما تحریک تقاضا برای ایمنی، تنها یکی از ویژگی های رویکرد سیستم ایمن است. ویژگی های اساسی رویکرد سیستم ایمن به طور کلی عبارتند از:
- این رویکرد بر حذف بلند مدت مرگ و میر و جراحات جدی ترافیکی تاکید دارد.
- این رویکرد در توسعه سیستم حمل و نقل جاده ای که سازگاری بهتری با خطای انسانی دارد، کمک می کند. این کار از طریق مدیریت بهتر انرژی ناشی از تصادف صورت می گیرد به طوریکه هیچ فردی در معرض ضربه های تصادف که منجر به کشته شدن یا آسیب شدید می شود، قرار نگیرد.
- این رویکرد شامل استراتژی های متعدد برای مدیریت بهتر انرژی تصادفات و همچنین شامل استراتژی کلیدی بهبود شبکه راه ها همراه با تعیین حدود سرعت می باشد. تعیین حدود سرعت در پاسخ به سطح ایمنی ای است که زیرساخت جاده می تواند فراهم کند.
- این رویکرد بر پایه تحلیل های قوی اقتصادی برای درک مقیاس کلان مشکل بنا شده است و سرمایه گذاری مستقیم بر برنامه ها و مکان هایی با بیشترین منافع بالقوه را، توصیه می کند.
- این رویکرد با رهبری، مدیریت و ساختار ارتباطی جامع و همکاری همه سازمان ها و نهادهای کلیدی دولتی و غیر دولتی که در عملکرد ایمن سیستم حمل و نقل نقش دارند، پیاده سازی می شود.
- این رویکرد تصمیم گیری مدیریت ایمنی را با تصمیم گیری گسترده اجتماعی هماهنگ می کند تا به اهداف اقتصادی، انسانی و زیست محیطی برسد و محیطی تجاری ایجاد می کند که تولید تقاضا و ایجاد سود برای کسانی می کند که خدمات و محصولات راه ایمن را ارایه می کنند.
- این رویکرد، مبانی اخلاقی ” مسئولیت مشترک” برای ایمنی راه در میان بازیگران متنوع سیستم حمل و نقل جاده ای را در بر دارد. همچنین دیدگاه مشترکی در میان شهروندان، سازمان های خصوصی، عمومی و غیر انتفاعی در مورد هدف نهایی ایمنی و چگونگی دست یابی به آن ایجاد می کند.
منبع: وبسایت بانک جهانی
2 Comments
درود، البته تعریف سهل و ممتنع یا توصیف سهل و ممتنعی از ایمنیست! اینکه ایمنی محصول است و کالای! تولید دولتها نیست!
شما به وضعیت راه ها، زیر ساخت ها در تمام انواع حمل و نقل( جاده ای ریلی هوائی و..) که دقت بفرمایید نمی توانید نقش دولت در ایجاد! نگهداری! و تجهیزشان را کاملا منکر شوید!
بالاخص زمانیکه به ایمنی از همه جوانب آن پرداخته شود مثلا : نقشِ اقتصاد و در آمدِ سرآنه ی مردم در تصادفات جاده ای!؟ وقتس عاملس مانند درآمد سرانه ی مردم در یک کشور، می تواند سانحه ساز باشد! باید باقتصاد برگردیم! وقتی به اقتصاد ملت ها می رسیم ، به جامعه و فرهنگ و سیاست رسیده اییم که دولت ها، جز لاینفک آن هستند در لینک زیر مقاله ای تحت عنوان نقش درآمد سرانه مردم در تصادفات جاده ای:
https://www.linkedin.com/pulse
/khoshnoodi?trk=mp-author-card
سلام. به دلیل بزرگی حجم سازمانی و حیطه گسترده فعالیت دولت در کشور، می توان در هر جایی ردپایی از دولت در هر مشکلی دید. بحث رویکرد سیستم ایمن این است که مسئولیت ایمنی بین حوزه های مختلف مرتبط با حمل و نقل به اشتراک گذاشته می شود. این از یک علت سنجی و مقصریابی کلی و شعار دادن به دور است.
شرکت حمل و نقلی که می تواند iso 39001 را پیاده کند، آژانس های مسافرتی بین المللی و حتی انجام معاینه فنی وسیله نقلیه در بازه های زمانی مشخص، مسئولیتی است که به گردن دولت نیست.
اینکه یک شرکت حمل و نقلی و یا آژانس مسافرتی، حداقل ها را رعایت نمی کنند تا حاشیه سود خود را بالا ببرند، و بعد در یک سانحه مقادیر بیشتری ضرر می کنند، خیلی دولت نمی تواند نقش داشته باشد.
دولت هم همین تصور را در مورد مردم دارد. می گوید من زیرساخت مناسب را فراهم نکردم اما راننده نباید با سرعت بالا حرکت کند، نباید در هنگام خواب آلودگی رانندگی کند، پس خود مردم مقصر هستند.
این زوایای دید یک طرفه، منجر به تحول در وضعیت ایمنی نخواهد شد. نقش درآمد و سرانه و فرهنگ و سیاست هم باید دیده شود. اما ایمنی کالای تولیدی دولتی ( از دید مردم) و مردمی ( از دید دولت) نیست.
در آینده نزدیک، اگر عمری باقی بود، در مورد رویکرد سیستم ایمن، توضیحات مفصل تری ارایه خواهم کرد.